حکمتانه (ششم) کار
گروه ولهان به شهرکی رسیدند ولهان کارخانه ای را می بیند به شکل گارگرشده وارد آن می شود. نگاهش به جوانانی می افتد که با تمام سعی وهمت بدون آنکه ورود او را متوجه شوند مشغول به کارند. ولهان نزدیک یکی از کارگران می شود و سوال می کند : خسته نشده ای ؟ چرا…