محبت
برخی از ما فکر می کنیم که محبت زبانی ، تنها در رابطه پدرومادربا نوزادان وخردسالان ، معنا پیدا می کند .
ابراز محبت زبانی در سنین بالاتر ( نوجوانی و جوانی ) پاسخ به نیاز آنهاست .
فرزندان ما تشنه محبت هستند که باید آنها را سیراب کرد وگرنه در جای دیگر به دنبال محبت خواهند گشت .
خیلی اوقات حواس والدین به چیزهایی که می گویند، نیست .
در حالی که بچه ها مثل یک اسفنج که آب را به خودش جذب می کند ، حرف های پدر و مادرشان را جذب می کنند و توی نا خودآگاهشان قرار می دهند.
اگر مادر یا پدری هستید که غر زدن بخشی از شخصیت شما شده است لطفا جلوی بچه ها مراقب باشید .
قرار نیست آن ها از شما یاد بگیرند که زل زدن به نیمه خالی لیوان کار خوبی است ، بلکه قرار است کاملا خلاف آن را یاد بگیرند.
بنابر این از حالا به بعد به جای اینکه در مورد سختی های کارتان غر بزنید ، روی نکات مثبت تمرکز کنید :
” روز خسته کننده ای داشتم ولی بالاخره کارم را تمام کردم “
همدلی
چقدر به بچه هامون یاد می دهیم برای همنوع خود ارزش قائل باشند و مشکلات را ببینند ؟
اگر بچه های خودخواه تربیت کنیم در آینده از ما خسته می شوند و توانایی درک مشکلات ما را نخواهند داشت .
پس برای آینده خودمان هم که شده همدردی را به فرزندانمان یاد دهیم .
درباره رفتار با نوجوان باید یک اصل مهم یادمون باشه که ما با یک بزرگسال روبرو هستیم نه یک بچه ، پس نباید رفتاری که تا حالا با فرزندما ن داشتیم را از این به بعد هم با او داشته باشیم .
باید با او مثل یک بزرگسال رفتار کنیم تا یاد بگیرد مانند بزرگسالان رفتار کند.
ما با بزرگسالان با احترام رفتار می کنیم و تا جایی که به کمک ما نیاز ندارند اجازه می دهیم خودشان، تصمیم گیرنده باشند.
کودکی که هرگز تصمیم گیرنده نبوده و به او بهائ داده نشده در بزرگسالی هم باشک و تردید رو برو می شود ودر مورد زندگی خود نیز نمی تواند تصمیم بگیرد. وحس می کند بهتراست کاری انجام ندهد .
بنابر این از هر موضوع تازه ای می ترسد ؛ از شکست و اشتباه می ترسد وتنها نظر مردم برایش مهم است و دچار اضطراب ونگرانی و وحشت چه در کودکی و چه در بزرگی می شود .
پدر و مادر لازم است در چهار چوب امن به کودکشان، آزادی دهند.
فرزندان شما از سن ۱۳ سالگی به بعد بسیارمایلند بدانند که تا چه اندازه زیبا ؛ جذاب ؛ دوست داشتنی و خواستنی هستند .
به فرزندتان یکبار بیاموزید هیچ رازی را از شما مخفی نکند . اما به خودتان هزار بار بیاموزید با فرزندتان هم صحبت و همراه باشید تا او شما را امین و مورد اعتماد بداند وبتواند رازها را برایتان بازگو کند.
به همدیگر لبخند بزنید گاهی یک لبخند می تواند حال یک انسان را دگرگون کند.
فرزندان از شکایت بیزارند و در مقابل کلماتی مثل” چرا ” “تو ” حالت دفاعی به خود می گیرند بهتر است به جای این کلمات صحبتتان را با جملات دوستت دارم اکر که …. یا خیلی خوشحال می شوم وقتی که …. آغاز کنید و شکایاتتان را تبدیل به در خواست کنید تا فرزندان جذبتان شوند.
از انتقادهای کلی و مبهم خودداری کنید.
با سختگیری نمی توانید فرزند خوبی تربیت کنید ؛ عاقبت سختگیری بیش از اندازه میشه بچه ای : وسواسی و مضطرب ؛ تنبل و فراری از کار
فرزندتان را آنقدر وابسته خود نکنید که نتواند هیچ کاری را خودش انجام دهد ؛ از روی محبت هم رهایش نکنید تا هر کاری خواست بکند .