هزع که هنوز امید به ناآرام کردن زندگی انسان ها داشت به شکل جوانی درآمد و شروع به گشت در روستا کرد . کشاورزی را دید که زیر سایه درختی نشسته وچای میل می کند . نزدیک شد و حال او را پرسید : پدر جان خوبی ؟
کشاورز : خدا را شکر پسرم . چای میل داری برایت بریزم ؟
هزع : نه پدر جان ، پدر جان از کشاورزی راضی هستی ؟
کشاورز : نه پسرم آب کم است خیلی از محصولاتم از بین رفته اند .
هزع : با این زحمت شبانه روزی در گرما و آفتاب و سرما و….. آخر انصاف است که محصولاتت از بین بروند.
کشاورز : نمی دانم پسرم ، کشاورزی تنها امید و دلخوشی من است که بتوانم لقمه ای نان برای خانواده ام تهیه کنم .
هزع : چرا ازخدا نمی خواهی که باران بفرستد ؟
کشاورز : خیلی دعا می کنم ولی او مصلحت نمی داند.
هزع : چه مصلحتی مگر او مهربان نیست ؟
کشاورز : چرا پسرم او از مادر به بندگانش مهربانتر است . خداوند رحمان و رحیم است . این ما بندگان هستیم که با کارهای اشتباه خودمان را از بخشندگی او دور می کنیم ویا با عدم مدیریت و راهکار صحیح به بن بست می خوریم .
هزع : این حرف ها چیه می زنی دست بردار ، نابودی مالت بس نیست باز دم از خدا می زنی . من که می گویم خدا مهربان نیست اگر مهربان بود تو نباید انقدر سختی بکشی باید باغت سرسبز وپر محصول باشد نه اینکه بی آب و پژمرده !!
کشاورز : پسرم خداوند برای هیچکس بد نمی خواهد ، خدا با همه انسان هاست خدا از ما جدا نیست . ماییم که با خدا نیستیم . ما با تصمیم گیری ها و کارهای اشتباهی که انجام می دهیم راه بدبختی را جلوی پای خود می گذاریم . در زندگی بدون راهنمایی عقل فقط بر اساس دلمان راهمان را انتخاب کرده و مسیر را طی می کنیم وقتی به بن بست رسیدیم یا با شکست به زمین خوردیم از خواب غفلت بیدار شده یادمان می آید که خدایی داریم باید از او کمک بگیریم . صدای ناله و فریاد واعتراضمان بلند می شود . ناشکری پشت ناشکری !! در حالیکه اگر همان اول راه مسیر را بر اساس عقلمان انتخاب می کردیم وازخداوند کمک می گرفتیم انقدر ضرر و زیان را تحمل نمی کردیم . ناراضی وناسپاس نمی شدیم . پسرم این اشتباه خود بندگان است که به خدا نسبت می دهند وشاکی هستند. فهمیدی پسرم ؟
هزع : شما به عنوان یک کشاورز چه کار اشتباهی انجام داده ای ؟! بگو تا بفهمم مقصر خود شما هستی ؟ چه وقت شماها دست از این عقایدتان بر می دارید !!هرچه مصیبت وسختی می بینید به جای ضعیف شدن عقیده تان محکم و استوارتر می شود !! نمی دانم چرا ؟! باید علتش را پیدا کنم ؟!
کشاورز : ما کشاورزان در آبیاری سطحی ودستی به روش سنتی آب زیادی به هدرمی دهیم . مصرف بیش از حد آب باعث می شود چاه ها خشک شود وکمکی در کمبود بارندگی نباشد . اگر طرح آبیاری قطره ای را جایگزین آبیاری سنتی کنیم مشکل کمبود آب برای کشاورزی حل می شود . برآورد شده تا ۷۵ درصد آب مزارع در آبیاری سنتی از بین می رود . عدم مدیریت آبیاری عامل اصلی شکست کشاورزان است .
هزع که دیگر حرفی برای گفتن نداشت گفت من باید بروم پدر کاری نداری ؟ دوباره می آیم به شما سر می زنم .
کشاورز : در پناه خدا پسرم
هزع با ناراحتی از کشاورز دور شد وبه گروهش دستور داد تمامی هفت هزار نفرتان به شکل موریانه شوید وشبانه تمامی گندم هایش را از بین ببرید !!
ازقضا در آن شب کشاورز آبیاری داشت که ناگهان نگاهش به سیل موریانه ها می افتد .
اجازه می دهد موریانه ها کاملا نزدیک شوند بعد با علف های بیابانی خشکی که در گوشه باغ نگاه داشته بود تمامی آنها را می سوزاند و آب به رویشان می بندد. جماعت ۷۰۰۰ نفری شیاطین از ترس اوج گرفته و دوباره به آسمان اول برمی گردند .
هزع وعیثم با گروهشان نا امید وشکست خورده نزد رییس شیاطین زوبعه رفته وناراضی وشاکی و اشک ریزان از اینکه اکثر مردم فریب القاهایشان را نمی خورند خواهان نصیحت و راهکاری موثر از او می شوند .
زوبعه گفت : مایوس ونا امید نباشید . همت وپشتکار شما این آدمیزاد را رام ومطیع خواهد کرد . شما باید وقت و انرژی بیشتری روی فرزندان وجوانان آنان بگذارید . یقینا آن ها خیلی زودتر جذب شما خواهند شد.
آموزش صحیح برای انحراف انسان زمانی ثمربخش است که شما از مهد کودک ، آمادگی ، دبستان ، دبیرستان وخانواده هایی که فرزندان خردسال یا حتی جوان دارند شروع کنید ! آنها نهالند هنوز درخت تنومند نشده اند که هیچ باد وطوفانی رویشان اثرگذار نباشد .
با وسوسه هایتان به میل خودتان آن ها را شکل پذیر کنید ! طوری که رودرروی والدین بایستند ودر مقابل نصایح آنان مقاومت کنند ! به آن ها القا کنید که شما نسل جدید و آن ها نسل قدیم هستند . شما آگاهتر نسبت به آنها هستید ! به هرشکلی نگذارید از تجربیات و آگاهی های بزرگترها استفاده کنند !
جوان ها بیشتر دنبال زیبایی ، مد ، لباس ،مو و….. هستند . از این پتانسیل استفاده کنید . الگوهای مبتذل ، خلافکار ، مجرم ، الگوهایی که در ظاهر زیبایند وخوش تیپ ودر باطن گوش به فرمان ما هستند را جایگزین بزرگترها وعاقل ها کنید .
هرگز نا امید نشوید کمی فکر کنید ! به آن ها وعده های دروغ دهید که اگر برنامه ما را عمل کنید در آینده نزدیک در خوشبختی به رویتان باز می شود ودر اوج رفاه و آسایش خواهید بود ! انسان شکست پذیر است مگر تعداد اندکی از آن ها که از فولاد محکمترند نه تنها با زیبایی و لباس و مد وغیره نمی توان در آن ها نفوذ کرد بلکه با وعده ثروت وجاه ومقام هم نمی توان بر آن ها مسلط شد . به این گروه انسان ها مخلص می گویند که جانشان را هم در راه عقیده شان و در راه پاکی و درستی فدا می کنند .
انسان ها قیمت های متفاوتی دارند بعضی با وعده کمترین چیز در راه شما قرار می گیرند و برخی با وعده های بیشتر و بیشتر تا اینکه تعدادی را فقط با وعده های جاه ومقام بر آن ها تسلط پیدا می کنید وگروه اندکی هم که هیچ تلاشی از شماها بر آنها اثر گذار نخواهد بود .
صبر کنید گروه ولهان و عفریت هم از زمین باز گردند با آموزش های جدید ودقت وحوصله سراغ کوچکترها وجوان ها بروید .
باید نقشه های خوب و جامعی کشید .
با یک هورا و کف موفقیت را به هم هدیه دهید !!!
و اما ……..