خوشحالیم که امروز با شما و در کنار شما به دنبال کلیدهای زندگی سالم هستیم. زندگی سالم و شاد حق و سهم همه ی ما است.دربهای این زندگی به روی همه باز است. اگر به دنبالش نرویم تقصیر خودمان است. این راهها را باید پیدا کرد. فقط باید نگاهمان را دقیق تر کنیم تا راههای زندگی سالم و موفق را پیدا کنیم. شاید راه جلوی پای ما باشد ولی ما به آن بی توجه هستیم. یکی از این راهها، ایجاد شهری آرام است.

Quiet city
شهر آرام
زمان ما، دوران سرعت است. مردم روزانه آثار شدید سرعت را به شکلهای گوناگون تجربه میکنند (Carp, 2012: 5). بعضی از نمودهای سرعت زیاد مزایایی دارد؛ زمان سریع واکنش در شرایط اضطراری، سرعت عملیاتی و معیارهای مرتبط با فناوری ارتباطات و اطلاعات، ازجمله دادههای تولیدیای هستند که به افزایش کارایی نظام شهری کمک میکنند (Twilley, 2014: 8).
مشکلات ناشی از سرعت زمانی اتفاق میافتد که زندگی بیشازحد زیر سلطة آثار ثانویة منفی آن قرار میگیرد. از سوی دیگر جامعهای که بیشازحد در تسلط آهستگی قرار گرفته باشد نیز، ممکن است به بیمسئولیتی، مسئولیتهای نامربوط، نداشتن خلاقیت یا مخالفت با آن دچار شود (Scheffer, 2003: 493).
در راستای سریعترشدن تمامی جنبههای زندگی انسانها، جنبش آرامشهرها در سال ۱۹۸۶ در جهان بهویژه شهرهای اروپایی بهمثابة جنبشی فرهنگی در راستای افزایش کیفیت زندگی و کاهش سرعت در شهرها ایجاد شد. این جنبش نخست با طرح ایدة غذاهای آهسته دربرابر غذاهای سریع (فستفودها) و اعتراض به شبکة غذاهای مکدونالدی در جهان بهویژه کشور ایتالیا شروع شد و بهتدریج به سایر بخشهای توسعة شهری راه یافت (Mayer, 2006: 323)؛ پس از آن ایدة کلاسیک آرامشهرها نخست در کشور ایتالیا در اکتبر سال ۱۹۹۹ شکل گرفت و در سال ۲۰۰۶ شبکهای از آرامشهرها در کشورهای ایتالیا، نروژ، آلمان و انگلستان ایجاد شد (Campbell, 2004: 342).
هماینک این جنبش بر رشد و توسعة آرامشهرها، تأکید بر شهرسازی انسانگرای سازگار با محیط زیست، افزایش ضریب پایداریهای اجتماعی، افزایش شاخصهای نشاط و سرزندگی شهری، کاهش سرعت در خیابانها و محلات شهری، جنبش پیادهمداری و دوچرخهسواری به جای استفادة زیاد از خودروها، توجه به تاریخ محلی، معماری پایدار، اقتصاد آرام و پایدار، شهروندان آرام، میهماننوازی شایسته، توسعة شهری اندیشیدهشده و آرام، ترویج فرهنگ محلی، غذاهای آهسته و … تأکید دارد. این جنبش میگوید مردم باید به آرامی بخورند و بیاشامند، وقت کافی برای چشیدن غذایشان داشته باشند و بدون هیچگونه شتابی با افراد خانواده و دوستانشان وقت بگذرانند؛ البته نهضت آهستگی به هیچوجه مخالف پیشرفت علم و فناوری نیست و هرگز کسی را به کنارگذاشتن مظاهر مدرنیته دعوت نمیکند؛ بلکه خواستار تغییر در نگرش سرعتزده و پرشتاب به زندگی است که در آن همه چیز باید بهسرعت اتفاق افتد. گویی این کرة خاکی همچون میدان مسابقهای است که هریک از ما دوندگان دو سرعت آن هستیم؛ مسابقهای همیشگی و بیپایان. بر این اساس در رویکرد مبتنی بر آهستگی قرار نیست هواپیما سوار نشد یا از قطار تندرو و مترو استفاده نکرد؛ بلکه هدف این است که مراقب وسواس زمانزدگی باشیم که نتیجة آن، بیقراری و شتاب جنونآمیزی است که آسایش را از زندگی سلب میکند.
در ایران تاکنون مقالات متعددی با موضوع آهستگی و آرامش شهری نوشته شده است؛ ولی همگی آنها بر ابعاد خاصی از آهستگی مانند فضای سبز شهری، ترافیک شهری، منظر شهری و … تمرکز داشتهاند؛ برای نمونه صادقی و کشتکار (۱۳۹۵) در پژوهش «تأثیر مؤلفههای منظر شهری بر آرامش شهروندان (نمونة موردی: محلة کوی معلم شهر بجنورد)» با تحلیل ویژگیهای محیطی، نقش حس مکان، تعادلهای محیطی، محرکهای حسی در درک فضا ـ منظر شهری و احساس آرامش را بررسی و راهکارهایی را برای دستیابی به احساس آرامش با ویژگیهای بصری در محلة کوی معلم ارائه کردهاند.
جعفری (۱۳۸۵) در مقالۀ «تحقق مفهوم سکونت و آرامش در فضای شهری و ارتباط آن با حضور طبیعت در شهر» اشاره کرده است تخریب طبیعت علاوه بر آسیبهای فیزیولوژی و جسمانی برای انسان، معضلات روانی را نیز به مشکلات وی اضافه کرده است. وی همچنین جایگاه طبیعت را در شهرسازی ایران بررسی کرده است تا با استفاده از الگوهای اصیل، راهکارهایی هماهنگ با فرهنگ ایرانی را پیشنهاد دهد.
زیاری و همکاران (۱۳۹۵) در پژوهش دیگری با نام «عوامل مؤثر بر احساس آرامش در فضاهای سبز و تفریحی در شهر کاشان» با استفاده از چهار شاخص راحتی مکان، تجربههای متنوع، امنیت و حس مکان، وضعیت فضاهای سبز شهر کاشان را بررسی کردهاند و به نقش دسترسی فضاهای سبز و مکانیابی درست این فضا در خلق آرامش شهروندان توجه ویژه داشتهاند.
نسترن و همکاران (۱۳۹۷) در اثری با نام «تبیین و ارزیابی معیارهای آسایش و آرامش در حملونقل همگانی درونشهری خط ۲۸ اتوبوسرانی شهر اصفهان» دریافتند ۵ عامل کیفیت ارائة خدمات و امکانات، ظرفیت مسافر و زیبایی محیط، کارایی حملونقل عمومی، کارآمدی سفر ایمن و امنیت، بیشترین تأثیر را بر آرامش و آسایش خط ۲۸ اتوبوسرانی شهر اصفهان دارند و بالعکس کیفیت وسایل سرمایشی و گرمایشی، تمهیدات ویژه برای معلولان، پاکیزگی محیط ایستگاهها و امکانات ایستگاهها، از مهمترین عوامل برهمزنندة آسایش محسوب میشوند.
متأسفانه در سالهای اخیر همة ایدههای شهرسازی ما در ایران بر افزایش سرعت در شهرها تأکید داشته است؛ نمونة آن در احداث خیابانها و بزرگراههای وسیع، ایجاد رینگهای پرسرعت ترافیکی، ازهمپاشیدهشدن نظام محلهمحوری، ساختمانسازیها و تراکمفروشیهای متعدد، رشد قارچگونة غذاهای آماده و سریع به جای غذاهای آرام، نبود سبزراهها، بیتوجهی به مسائل زیستمحیطی و توسعة پایدار و … دیده میشود؛ این در حالی است که به نظر میرسد یکی از بهترین راههای برگشت شهرها به سمت آرامش و آسایش و زیبایی، تأکید بر مدلهای آهستة شهری و تلاش در راه پیوستن به شبکة شهرهای آرام جهان است.
نهضت آهستگی درواقع ترجمة Slow Movement است که آغاز آن به ۱۹۸۶ در ایتالیا بازمیگردد؛ زمانی که یکی از شعب رستورانهای زنجیرهای مکدونالد – از پیشتازان ترویج غذای آماده یا Fast Food – در رم افتتاح شد. در اعتراض به گسترش فعالیت این رستوران، روزنامهنگاری ایتالیایی به نام «کارلو پترینی»، مروج رویکرد «غذای آهسته» شد. وی مؤسسهای با این عنوان بنیاد نهاد که مردم را به آرامش و شکیبایی در پخت و صرف غذا دعوت میکرد. مفهوم غذای آهسته به این معناست که به جای آنکه با بیشترین سرعت غذا را آماده کنیم و در کمترین زمان آن را بخوریم، بهتر است همچون نسلهای پیشین و غذاهای سنتی، وقت کافی به تهیة غذاهای سالم اختصاص دهیم و در کنار یکدیگر از صرف آن لذت ببریم؛ درنتیجه به غذاخوردن گذشته از هدف رفع گرسنگی بهمثابة فرایندی فرهنگی و اجتماعی بنگریم.
نهضت غذای آهسته درواقع بازگشتی به سنن کهن بود که در آن انسانها از هر فرصتی برای باهمبودن استفاده میکردند. به سخنی دیگر، پترینی و دوستانش با تأکید بر تبلیغ برای غذای آهسته در دنیای پرشتاب امروز که همة شئون آن دچار سرعتزدگی شده است، مردم را به آرامش و کاستن از این سرعت جنونآمیز تشویق کردند. آنان این حرکت را از فرهنگ غذایی آغاز کردند و شاید خودشان نیز نمیدانستند در کمتر از سه دهه شاخههای جدیدی از این نگرش در سایر عرصههای زندگی فرهنگی و اجتماعی ایجاد شود؛ زیرا اندیشة آهستگی – که نخست در مفهوم غذای آهسته متبلور شد – با استقبال گستردهای همراه بود و بهتدریج جنبههای دیگری از آن مطرح شد و توسعه یافت. اکنون اگر با کلیدواژة Slow Movement در وب جستوجوی سادهای انجام دهید، خواهید دید پس از نهضت غذای آهسته که آغازگر این حرکت بود، حدود بیست شاخه از آن در کشورهای مختلف ایجاد شده است و نهادهای مردمنهاد در این عرصهها مشغول فعالیتاند؛ برای نمونه مدیریت آهسته، آموزش آهسته، علم آهسته، سفر آهسته، گردشگری آهسته، شهر آهسته، طراحی آهسته و خواندن آهسته یا کندخوانی، ازجمله شاخههای این حرکت است.
به سخنی دیگر مفهوم آهستگی در اینجا به معنی «کندی»، سستی یا بیخیالی نیست؛ بلکه به معنای تأمل، درنگ، دقت، بازنگری و پرهیز از سطحینگری و شتابزدگی است. مروری بر مطالب موجود در این زمینه نشان میدهد بیشترین پیوند بین نهضت آهستگی با مفاهیمی همچون توسعة پایدار، کشاورزی پایدار و گردشگری پایدار وجود دارد؛ همچنین مبانی این بحث همخوانی بسیاری با مسائل زیستمحیطی دارد؛ اما جنبههای فرهنگی و اجتماعی آن پررنگتر است. درنتیجه در چنین فضایی که همراه با شکیبایی و همدلی است، آدمی از عوارض وسواس زمانی نظیر اضطراب و استرس در امان میماند. ممکن است ما کارها را بهسرعت انجام دهیم، اما در خلال انجام آن ذهنی آرام و اندیشهای استوار نداشته باشیم. اتفاقاً با کمی دقت در فرهنگ خودمان نیز به انواع جلوههای همین دعوت به آرامش برمیخوریم. ضربالمثل معروف «عجله کار شیطان است»، نمونهای از توجه به آرامش و تأکید بر بردباری و تأمل در فرهنگ ماست که اکنون مشابه آن را در نهضت آهستگی میبینیم (شبکة اطلاعرسانی دانا).
جنبش تغذیة آهسته
جنبش تغذیة آهسته را در سال ۱۹۸۶ کارلو پترینی، روزنامهنگار، پایهگذاری کرد که از آغاز به کار رستوران مکدونالد در نزدیکی میدان «دی اسپاگنا» در قلب رم احساس خطر کرده بود. هدف این جنبش، ایجاد «حق چشیدن» است و این کار را با حفظ محصولات غذایی سنتی که در حال فراموشیاند، افزایش آگاهی از لذت خوردن (بهویژه جنبههای اجتماعی سهیمشدن در غذا)، آموزش چشیدن و توجه به روشها و تکنیکهای کشاورزی سنتی در میان دیگر ابتکارات اجرا میکند (http://www.slowfood.com, 2004).
جنبش تغذیة آهسته بهصورت محلی در«کونویویا» سازماندهی شده است. تا اواسط سال ۲۰۰۵، ۸۳۰۰۰ نفر عضو داشت که در ۸۰۰ «کونویویا» در پنجاه کشور سازماندهی شده بودند (شامل ۱۴۰ بخش محلی در ایالات متحده، ۵۳ بخش در آلمان و ۳۶۰ بخش در ایتالیا). یک نمونه از برنامة تغذیة آهسته که اهمیت قلمرو را مشخص میکند، «Saloue del Gusto» نامیده میشود؛ بازاری که هر سال دو بار برگزار میشود و محلیان محصولات تولیدشده را به تماشا میگذارند. در این بازار، مصرفکنندگان محصولات را میچشند و میخرند و از محصولات محلی و طعم آن آگاه میشوند. مقامات منطقهای پیدمونت در ایتالیا از Saloue، هم ازنظر مالی و هم سیاسی، حمایت میکنند.
در سال ۲۰۰۴، این جنبش چهارمین Saloue را در تورین برگزار و بعدی را در اکتبر ۲۰۰۶ برنامهریزی کرد. این رویداد تفاوت موجود در قلمروهای متفاوت را مشخص میکند و به دنبال آموزش عموم درزمینة طعم و میراث محصولات است.
تغذیة آهسته بهصورت آشکار به دنبال ایجاد ارتباط بین «سه- E» پایداری (Environment, Economy, Equity) است. این جنبش بر ایجاد «مصرفکنندة آگاهی» تمرکز میکند که از صاحبان مشاغل کوچک و کشاورزان کوچک محلی حمایت کند. با اینگونه اقدامات مصرف محلی، مردم به تولیدکنندگان محلی این فرصت را میدهند تا درآمدی داشته باشند و به آنها کمک میکنند تا سرمایة لازم را برای مثلث «سه- E» حفظ کنند. تغذیة آهسته ازنظر محیطی تولید مناسب را با کشاورزی ارگانیک و افزایش آگاهی دربارة خطرات محصولات تعدیلشدة ژنتیکی و خطرات گوناگون زیستی ارتقا میدهد (Mayer & Knox, 2006: 326).
جنبش شهر آهسته
درحالیکه برنامههای تغذیة آهسته ایدة مکان را با مفهوم «قلمرو» بررسی میکند، جنبش شهر آهسته دستورکار واضحی از تمایز و تنوع محلی و توسعة شهری فراهم میکند. شهرداران سه شهر ایتالیا این جنبش را در اکتبر (۱۹۹۹) شکل دادند که به مؤسسة تغذیة آهسته بسیار مرتبط است. در سرتاسر جهان بیش از ۴۰ شهر وجود دارد که با عنوان شهرهای آهسته ثبت شدهاند (جدول ۱)؛ (http://www.cittaslow.org, 2005). بیشتر آنها در ایتالیا واقع شدهاند؛ بهویژه در مناطق Tuscany و Umbria؛ اما شهرهایی در آلمان (Schwarzenbruck, Herssbruck, waldkrich, uberlingen)، نروژ (Sokndal, levanger) و بریتانیا (Diss, Ludlow, Aylsham) نیز خود را شهرهای آهسته مینامند. شهرها برای عضویت بایستی معیارهایی را مدنظر داشته باشند که سیاستهای محیطی، طراحی شهری، حمایت از تولیدات محلی، ارتباط اجتماعی و میهماننوازی را دربرمیگیرد. هر شهر آهسته حس و حال خاص خود را دارد. بیتلی معتقد است: «در حالی که شهرهای عضو در مؤسسة شهر آهسته چندین هدف متفاوت را دنبال میکنند، آنچه آنها را متحد میکند و در بین آنها مشترک است، تمایل به حفاظت از جنبههای متمایز و خاص جوامع آنهاست» (Beatley, 2004: 335).
اهداف شهرهای آرام
وبسایت رسمی شبکة شهرهای آهسته (آرام) در قالب ۶ گروه، اهدافی را برای این قبیل شهرها عنوان میکند که به شرح زیر است:
اهداف زیستمحیطی:
- · وجود دستگاههایی برای سنجش کیفیت هوا و گزارشدهی وضعیت؛
- · سیاستهای حفظ کیفیت منابع آب و حصول اطمینان از آلودهنبودن آب رودخانهها و آبراهها؛
- · برنامههایی برای پیادهسازی فناوری کمپوست جدید و ارتقای کمپوست خانگی؛
- · مکانیزمهایی برای اندازهگیری آلودگی نوری و برنامههای عملیاتی برای کاهش آن؛
- · مشوقهایی برای استفاده از منابع جایگزین انرژی؛
- · مکانیزمهایی برای اندازهگیری آلودگی الکترومغناطیسی و برنامههای عملیاتی بهمنظور کاهش آن؛
- · دستگاههای اندازهگیری آلودگی صوتی و سیاستهای کاهش آن؛
- · سیاستهایی برای ازبینبردن تبلیغات و علامت اغتشاش؛
- · استفاده از یک سیستم مدیریت زیستمحیطی رسمی؛
- · مشارکت در دستورکار پروژهها و پشتیبانی محلی از آنها.
اهداف زیرساختی:
- · وجود فضای سبز عمومی حفاظتشدة مناسب؛
- · توسعه و اجرای مدیریت یکپارچة ترافیک، دسترسی به راهبرد پیادهمحور و حفظ شخصیت تاریخی شهر؛
- · دسترسی معلولان به مکانهای عمومی و ادارات دولتی (مناسبسازی فضاهای شهری)؛
- · دسترسی راحت به رفاه عمومی برای کودکان، زنان و سالخوردگان؛
- · وجود مکانهایی در سراسر شهر برای نشستن و استراحت مردم؛
- · ضوابط ساعات مشتریمحور و استراحت کارمندان؛
- · ایجاد مرکز روابط عمومی برای پاسخ به رسانهها و دیگر پژوهشگران (ترویج فرهنگ پرسشگری در شهر)؛
- · ارائة سرویس پاسخ به مشتری برای پاسخ به پرسشهای عمومی دربارة «شهر آرام»؛
- · طرحهای مشوق کسبوکارهای محلی همزمان با نیازهای ساکنان محلی.
اهداف بافت شهری:
- · طرحهایی برای گسترش، ترویج، تعمیر و نگهداری، حفاظت و بهبود مناطق تاریخی و صنایع دستی؛
- · سیاستهایی برای محافظت از اموال و اطمینان از ایمنی جامعه؛
- · طرح تشویق استفاده از ظروف با امکان بازیافت یا استفادة دوباره؛
- · سیاستهایی برای حصول اطمینان از زبالة مؤثر و مدیریت پسماند؛
- · مشوق کاشت محیطی و افزایش گیاهان در باغهای عمومی و خصوصی؛
- · ارائه و ارتقای وبسایتهای تعاملی که در آن مردم با مدیران شهر ارتباط برقرار میکنند؛
- · سیاست ترویج معماری سازگار با محیط زیست.
اهداف تولید محصولات محلی و ارگانیک:
- · سیاستهای تشویق و ارائة فضا برای کشاورزان و بازارهای ارگانیک؛
- · سیاستهای افزایش آگاهی از مواد غذایی و تغذیة سالم؛
- · برنامههای آموزشی برای تشویق و حمایت از کشاورزی ارگانیک، سنتی و پایدار؛
- · سیاستهای حفظ و حمایت از مواد غذایی منحصربهفرد محلی؛
- · طرح ابتکاری ایجاد آگاهی از مواد غذایی سنتی؛
- · سیاستهای محافظت و حمایت از کالاها و محصولات که نشاندهندة سنن محلی است.
اهداف مهمانداری و جامعه:
- · تعهد بهمنظور برگزاری جشن غذای آهستة محلی؛
- · ارائة تابلوی اعلانات و اطلاعات برای گردشگران و بازدیدکنندگان شهر آرام بهصورت چندزبانه؛
- · ارائة آموزشهای لازم برای خدمترسانی به مشتریان؛
- · توسعه و نگهداری مسیرهای گردشگری شاخص با تفسیر و اطلاعات؛
- · تولید راهنماهای چاپشده دربارة «شهر آرام» در شهر؛
- · برنامهریزی پارک خودرو بهصورت مدیریتشده در مناطق مرکزی شهر و بافتهای تاریخی؛
- برنامههای ویژه برای تشویق مردم بهمنظور لذتبردن از امکانات محلی و مشارکت کامل در زندگی اجتماعی؛
- · توسعة ابتکارات محلی برای پیوند به اهداف و اصول «شهر آرام».
اهداف آگاهیرسانی «شهر آرام»:
- · اقدام سازمانهای محلی و مردمنهاد به تهیة کتاب راهنما برای کمک به اهداف و مقاصد «شهر آرام»؛
- · نمایش آرم «شهر آرام» در اماکن عمومی و اسناد رسمی؛
- · تهیه و بهروزرسانی وبسایتی که نشان میدهد چگونه تم «شهر آرام» در شهر اعمال میشود؛
- · توسعة زندگی خانوادگی و سالم برای تمام گروههای سنی؛
- · ارائة سیستمهای امنیتی و بودجه بهمنظور افزایش رتبة شهر برای عضویت در «شهر آرام»؛
- · تطبیق پوشش رسانهای مربوط به «شهر آرام» در شهر؛
- · ارائة طرحی شامل کسبوکارهای محلی، سازمانها و نظرات اولیه در ترویج «شهر آرام»؛
- · سیاستهای تشویق مدارس، بیمارستانها، امکانات جامعه و کسبوکارهای محلی به استفاده از محصولات و خدمات محلی (http://www.cittaslow.org.uk).
نتیجهگیری و پیشنهادها
امروزه شهرها با مشکلات متفاوتی مواجه هستند که بسیاری از این مشکلات ناشی از مدرنشدن دنیای ما و پیامدهای جبرانناپذیر آن است. سرعت، یکی از نتایج عصر تکنولوژی است. ارتباط با فناوریهای دیجیتال با سرعت زیاد مزایایی دارد؛ ولی معایب جالب توجهی نیز دارد که کاهش کیفیت کلی زندگی، منع و بازداشتن از روابط شخصی و عمومی و تشدید صدمه به مردم و اکوسیستم از آن جمله است. از طرفی فضاهای عمومی شهری بدون هیچگونه بار فرهنگی و اجتماعی به حیات خود ادامه میدهند که این امر موجب تشدید بحران هویت و کاهش سرزندگی در آنها شده است.
منبع: مختاری ملک آبادی. تحلیل شاخصهای جنبش شهرهای آرام در مناطق پانزدهگانة شهر اصفهان. برنامه ریزی فضایی (جغرافیا). ۲۰۱۹ Jun 22;9(2):99-124