تواضع و فروتنیکلیدهای زندگی سالمhumility ، تواضع و فروتنی

سلام. لحظاتتون همیشه با یاد خدا زیبا و پر رونق. انشاالله همیشه بتونید با جریان خوش زندگی نفس بکشید و زندگی کنید چشمانمان را اگر خوب باز کنیم آنقدر امید دور مان است که اجازه نمی دهد حتی یک لحظه به نا امیدی فکر کنیم. لحظات زندگی را دریابیم و به زندگی احترام بگذاریم.

خیلی از مشکلاتی که ما در زندگی با آن مواجه هستیم ناشی از نوع نگرش و رفتار ماست. ما برای یک زندگی سالم و پر از آرامش نیاز داریم که به یک شناخت جدید از زندگی برسیم.

 امروز می خواهیم یک خصلت شناختی و رفتاری دیگر را مورد بحث قرار دهیم. مبحث امروز ما، تواضع و فروتنی است.

تواضع و فروتنی

تواضع و فروتنی

humility

تواضع مقابل تکبر است . اگر انسان شناخت درستی به خودش نداشته باشد به تدریج حالتی در درون او شکل می گیرد به نام کبر. در سنجش بین خودش و سایر بندگان خدا، برای خود حساب ویژه باز می کند. منشا کبر جهل است . وقتی انسان خودش را بشناسد، می بیند چیزی از خودش ندارد هر چه بیشتر از کودکی تا مرگ را بررسی می کند این را بیشتر درک می کند.

توانائیها و استعدادهایش، هیچ کدام از خودش نیست همه عطا است.

در طول زندگی مال و املاک زیادی تهیه می کند و ارتباطات زیادی بر اساس مقتضات زندگی شکل می گیرد. ولی مالک حقیقی نیست. مگر کسی جز خداوند متعال مالک حقیقی است.

فقر و نیاز در وجود ما یکپارچه است ما در دنیا یک مدتی جلوه گری می کنیم وسپس مسیر حیات را در سرای دیگر ادامه می دهیم. جسم مان یک مدتی است و بعد می میرد.

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ ۚ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ۖ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّىٰ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا ۚ وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ(سوره حج، آیه ۵)

ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجّه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [= چیزی شبیه گوشت جویده شده‌]، که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل؛ تا برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم)! و جنین‌هایی را که بخواهیم تا مدّت معیّنی در رحم (مادران) قرارمی‌دهیم؛ (و آنچه را بخواهیم ساقظ می‌کنیم؛) بعد شما را بصورت طفل بیرون می‌آوریم؛ سپس هدف این است که به حدّ رشد و بلوغ خویش برسید. در این میان بعضی از شما می‌میرند؛ و بعضی آن قدر عمر می‌کنند که به بدترین مرحله زندگی (و پیری) می‌رسند؛ آنچنان که بعد از علم و آگاهی، چیزی نمی‌دانند! (از سوی دیگر،) زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده می‌بینی، اما هنگامی که آب باران بر آن فرو می‌فرستیم، به حرکت درمی‌آید و می‌روید؛ و از هر نوع گیاهان زیبا می‌رویاند!

اگر کسی به چنین شناختی برسد این حالت خودبزرگ بینی در او از بین می رود. واقعیت چیزی جز نیاز و فقر نسبت به خدا نیست.

بعد از کبر، تکبر است. تکبر، ظهور کبر است .یعنی وقتی آشکار نشده، کبر است و وقتی آشکار شد، می گوید فلانی انسان متکبر است. او خودش را برای مردم می گیرد.

چطور می شود آدم متواضع باشیم؟ انسان گاهی جو گیر می شود و کنترل خود را از دست می دهد.

خودشناسی و معرفت نفس (نیاز و فقر وجود، اصالت حیات نداشتن ، بررسی صفات و اعمال) باعث شکل گیری حالت فروتنی در انسان می شود. اولین درخشش این حالت، در مقابل خداوند است بزرگی فقط خاص خداوند متعال است.

او از دریچه و پنجره فقر، بزرگی خداوند را می بیند . آنچه برازنده او است بندگی است این محصول شیرین خود شناسی و معرفت الله است.

در مراحل بعد نسبت به مردم و خلق خدا، همین حالت تعمیم پیدا می کند . کسی که خودش را شناخت .و دید چیزی برای رخ کشیدن ندارد:

۱-هر چه دارد از خداست . امانتی خداوند است.

۲ در نگاه به بندگان، آنها را بزرگ می شناسد. جایگاه آنها را در عالم درک می کند. چون همه ی انسانها کرامت ذاتی دارند.

این دو وقتی ترکیب شد یعنی وقتی خودشناسی ضمیمه به شناخت دیگران می شود. به هر کسی و چیزی نظر می کند برای آنها حساب خاص باز می کند. همه را می بیند و برای همه ی انسانها ارزش قائل است و مواجهه فروتنانه و خیرخواهانه، نرم و ملایم و….دارد. بندگان خدا، اولین ویژگی آنها تواضع است. سایر مردم را این جور می بینند: من بنده خدا هستم و بقیه هم این طور هستند. ریشه همه ی ما، آدم و حوا است .اگرکرامتی باشد به تقوی است.و آن هم پیش خداست. مقام بالاتر، ریشه اش در بندگی و خاکساری و فروتنی است.

تواضع از ثمرات شیرین خودشناسی است و نشان دهنده این است که عقلش شکوفا شده است هرچه دانش حقیقی، (معرفت نفس و معرفت الهی) افزایش پیدا کند حالت تواضع افزایش پیدا می کند. تکبر محصول تلخ، جهل نسبت به خود است .

خداوند متعال در سوره فرقان از آیات ۶۳ تا ۷۵ صفات عباد رحمان را برمی شمارد.

وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا(آیه ۶۳ سوره فرقان)

بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند).

در این سلسه آیات، اولین ویژگی بندگان شایسته پروردگار، تواضع است. يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا

راه رفتن، نشان دهنده حالات ما است. خداوند توصیه کرده است هرگز با غرور راه نرو زیرا هرچه پایت را بر زمین بزنی، به کوهها نمی توانی، برسی.

وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا(آیه ۳۷ سوره اسراء)

و هرگز در زمین به کبر و ناز مرو و غرور و نخوت مفروش، که به نیرو زمین را نتوانی شکافت و به کوه در سربلندی نخواهی رسید.

خداوند قبل از هر ویژگی دیگه در آیه سراغ تواضع می رود.

حالا اگر این جوری راه نری، دیگر متکبر نیستی؟ بعضی مشی را فراتر گرفته اند و معتقد هستند که باید روش شان فروتنانه باشد.

تواضع میوه شیرین درخت معرفت است که هم کام خودش و هم کام دیگران را شیرین می کند

اگر انسان خود را بشناسد و در درون او خضوع و خشوع نسبت به خدا شکل بگیرد. این خضوع و خشوع در روابط اجتماعی جلوه می کند. برای بندگان خدا قیافه نمی گیرد. این خصلت، محصول خودشناسی و خداشناسی است.

بندگان خالص خدا، قلبشان احساس کوچکی نسبت به خدا دارد، همان حالت در رفتارآنها  جاری می شود.

یعنی هر چه مقام باطنی بالاتر باشد فروتنی او بیشتر می شود.  فروتنی نشان ویژه خردمندی و معرفت است.

اولیاء خدا مثل پیامبر در رفتار اجتماعی، یک سر سوزن امتیاز برای خود قائل نبودند. وضعیت مسکن، مرکب، راه رفتنشان،…نشان دهنده این مسئله است.

نکته مهم این است که تواضع، باید با اعتماد به نفس جمع بشود.

مسئله تواضع خیلی مسئله حساس و مهم است. فرصت کم است. دریک کلام، در تواضع است که فضیلت ها رشد می کند. تواضع مزرعه خشوع وخضوع خشیه و حیا و…است. انسان متواضع، مستعد است. در شخصیت انسان متواضع، اینها مستقر می شود جوانه می زند نهال می شود رشد می کند میوه می دهد و به ثمر می رسد.

در وجود انسان متکبر بذر هیچ فضیلتی شکل نمی گیرد و رشد نمی کند و به مقصد نمی رسد

از دو طریق می شود به تغییرات رفتاری رسید:

۱ انسان معرفت به خودش را افزایش بدهد و توجه به خدا را افزایش بدهد.یکپارچه وجود انسان، فقر است فقر به خدا.

۲ همزمان رفتارهای متواضعانه را تمرین کند. مثل سلام کردن چه به بزرگان و چه با کوچکتر ها. صدر نشینی نکند. با دیگران جدل نکند. وقتی جدل می کنیم یعنی می خواهیم خودمان را اثبات کنیم. بحث اولش خوب است تا به حق برسیم، ادامه اش جدل است. برخورد صمیمانه با بندگان خدا داشته باشد. احترام کردن به بندگان خدا ( یعنی همه را حساب کند و به همه احترام بگذارد) یک نوع تمرین تواضع می تواند، باشد. پس نمادهای تواضع را تمرین کنیم.

حد و حدود این صفت تواضع، کجاست؟ یعنی در ابراز تواضع تا کجا پیش برویم؟

نکته مهم این است که تواضع به لحاظ قلبی اندازه ای ندارد. تواضع در درون اندازه ای ندارد هر چه معرفت و علم اونسبت به خدا بیشتر می شود تواضع او بیشتر می شود( نسبت به حقیقت) ولی در ابراز کردن مرز دارد. یعنی وقتی این حالت درونی می خواهد تراوش کند به رفتار و نوع گویش این قدر باز نیست.

الف. در برابر پدر و مادر و استاد، اولیاء خدا بخصوص اگر حق علمی داشته باشند و چشم انسان را به روی حقایق باز کرده باشند ، تواضع تا اوج خودش است. فروتنانه صحبت کن و  

توصیه های زیادی شده است که نسبت به انسانهای با درجات بالا که حق رشد بیدارگری تربیت معنوی برای ما داشته باشد انسان باید، متواضع باشد.

از این مرزها که عبور کنیم، نوع رفتار فروتنانه ما با لحاظ شرایط و با در نظر گرفتن وضعیت عمومی خودمان، باید باشد. زیاده روی رفتار فروتنانه، حالتی در ما ایجاد می کند که منشا سوء استفاده در جامعه از ما می شود . زیاده روی این حالت، منجر به خوار و ذلیل شدن خودمون می شود چنین چیزی را خداوند به ما اجازه نداده است .مومن عزیز است عزتش بخاطر بندگی خداوند است. او برای خودش حساب خاص باز نمی کند و حق ندارد خودش را در برابر دیگران خوار کند.

بین فروتنی و رفتارهایی که حکایت از ذلت و خواری می کند تفاوت زیاد است.مومن هم متین و هم با وقار است ولی در متن این متانت، در عین حال متواضع نیز است.

تواضع نباید منجر به خواری شود. اسلام برای هر چیزی حرمت قائل است. ریشه تکبر جهل و حماقت است.

ب. حالا مرز ابراز تواضع و فروتنی در غیر، پدر ومادر، اساتید، اولیاء خدا بخصوص اگر حق علمی داشته باشند و چشم انسان را به روی حقایق باز کرده باشند، تا کجاست؟

 اصل در محیط های دیگر، این است که به ذلت و خواری نرسیم. یعنی از تواضع برداشت های دیگر نشود.

۱-در برابر متکبرین: حق نداریم تواضع کنیم چون نتیجه آن احساس خفت و ذلت است. نگاه های آنها شکننده و خوردکننده است اصل: مومن حق ندارد خود را ذلیل کند. تواضع با عموم مردم و در مقابل متواضعین توصیه شده است. در مقابل متکبرین باید مثل خودشان رفتار کرد و تواضع این جا درست نیست. البته انسان مومن به آنها، بی اعتنایی میکند، فیلم بازی می کند. چون با این کار، هم سیادت از خودش می کند هم اورا ادب می کند تا آنها دست از رفتارشان بردارند و روز به روز حالت غرور افزایش پیدا نکند.

يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ(فاطر، آیه ۱۵)

ای مردم، شما همه به خدا فقیر و محتاجید و تنها خداست که بی‌نیاز و غنیّ بالذّات و ستوده صفات است.

۲-تواضع در برابر ثروتمندان بخاطر ثروتشان: این بحث به دو قسمت تقسیم می شود. این انسان ثروتمند آیا فضیلت دیگر دارد یا ندارد مثلا اخلاق خوب دارد؟ برای خودشان حساب ویژه باز نمی کنند؟

 حالا اگر به خاطر فضائلشان به آنها تواضع داشته باشیم مشکلی نیست.

ولی اگر طرف ثروتمند است و موجودی دیگری ندارد، اینجا اگر بخاطر ثروت او تواضع کردید روایت وجود دارد که همان جا ۲/۳ دین می رود .

امام علی(ع) در این باره هشدار می دهد که نباید ذلت را با تواضع یکسان دانست. ایشان می فرماید: من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه؛ هرکس در مقابل ثروتمند به خاطر ثروتش تواضع کند دو سوم دینش از بین برود. (نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸)

۳-تواضع در برابر کسانی است که سوء استفاده از رفتار ما می کنند. مثلا اگر خانم در مقابل آقا رفتار متواضعانه داشته باشند این رفتار، بذر خطر را در جامعه پخش می کند. از یک طرف در او طمع می کنند و خودش را در معرض خطر قرار می دهد از طرف دیگر، دیگران نیز در معرض خطر قرار می گیرند.

آدم وقتی اطلاعاتش محدود باشد وقتی بهش می گویند تواضع داشته باش، فکر می کند همه جا باید متواضع باشد. در حالی که باید متعادل باشد.

ثمرات تواضع:

۱ تواضع در مقابل بندگان، به حالت بندگی انسان نسبت به خدا کمک می کند. یعنی انسان از ارتباط خود با خدا لذت می برد. تواضع هم خودش محصول عبادت در برابر خدا است و هم خود تواضع، کمک می کند که انسان در مقابل خدا نصیب شایسته خودش را داشته باشد

۲-انسان متواضع همیشه در بین مردم دارای منزلت است تواضع باعث رفعت می شود. در محیط اجتماعی، خدا اورا بزرگ می کند و عزیز می کند. نقطه مقابل، کسی که متکبر است در چشم ها کوچک می شود. ولی ممکنه است ظاهری او را احترام کنند.

۳-تواضع زمینه تربیت علمی و اخلاقی می شود. چون باعث می شود تا برود رشد علمی پیدا کند. زمینه می شود تا برود از مکتب دانشمندان استفاده کند و بهره مند شوند. حتی انسان متواضع از شاگردهایش هم درس می آموزد. چون به هر درجه علمی برسیم فوق آن علم وجود دارد.

۴-محبوبیت: انسان با تواضع می تونه، دلها را مجذوب خودش بکند. انسانهای متواضع، دائما محبت و احترام و لطف دیگران را جذب می کند. ولی انسان متکبر، دشمنی دیگران را بر می انگیزند.

زندگی یعنی آرامش و خوشی و خوشبختی . خوشبختی حق همه ی ما است . زندگی زیبا و آرام برای من وتواست .سعی کنیم آرامش و خوشی را وارد زندگی مون کنیم و یاد بگیریم چگونه می شود خوشبخت و سعادتمند و سالم زندگی کرد.

دوستان دلتون پر امید و روحتون پر نشاط.

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده است

نوشتن دیدگاه