مثل چشمه ای روان، مثل صبح و سادگی، مثل آفتاب.
بی گرانه باش کوه باش. رودباش. روبروی خستگی بایست.
سلام زندگی، گامی در جهت ارتقاء و سلامت جامعه
چکار کنیم کنترل خشم داشته باشیم
خشونت به عنوان يك رفتار ناپسند تحت تاثير عوامل مختلفي است كه از آن جمله مي توان به مسايل رواني، افزايش فقر، گراني، تورم و وضعيت اقتصادي نابسامان اشاره كرد و اين عوامل به دنبال خود زمينه هاي كاهش تاب آوري و تحمل را در جامعه به همراه آورده اند.
امروزه شاهد افزايش ميزان خشونت در جامعه به خصوص در شهرها هستيم. به عنوان مثال وجود خشونت در ورزشگاه ها و… نمونه ای از اين مشکل هستند.
در تعريف خشونت مي توان گفت رفتاري است كه هدف آن صدمه زدن به خود و يا ديگران مي باشد. خشم و پرخاشگري ممكن است بدني ( زدن – لگد زدن – گاززدن)، لفظي ( فرياد زدن، رنجاندن) و يا به صورت تجاوز به حقوق ديگران( چيزي را به زور گرفتن) باشد.
امروز ما با پدیده اجتماعی مواجهه هستیم که باید جدی گرفته شود. خشونت، یک پدیده جامعه شناختی روانشناختی، اقتصادی و فرهنگی است..
بررسی های میدانی نشان داده است که نداشتن عفت کلام و فحاشی باعث بسیاری از درگیری های خیابانی می شود.
اما نزاع های آنی، با افزایش سطح فرهنگ و آموزش شهروندان، تربیت صحیح فرزندان، بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی شهروندان، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، افزایش فرهنگ آپارتمان نشینی به راحتی قابل حل و پیشگیری است.
آموزش مهارت کنترل خشم تاثیر زیادی در پیشگیری از این نزاع ها دارد.
برای کاهش خشونت ها در خانواده و اجتماع چکار باید کرد؟
اگر در کوچه و خیابان دو نفر درگیر شدند شما چکار می کنید؟ عکس العمل شما در موارد خشونت خیابانی چی است؟
فقط نگاه می کنید می ایستید. عکس می گیرید. به پلیس زنگ می زنید. بی تفاوت هستید. و…
خشم یک غریزه خدادادی است وقتی از حالت عادی خارج شود ناهنجاری محسوب می شود.
کنترل خشم یک مهارت است که یادگرفتنی است. آستانه تحمل افراد فرق می کند بعضی افراد ترجیح می دهند به منظور کنترل خشم، ارتباط را کم کنند ولی این راه چاره نیست چون انسان موجودی اجتماعی است و برای داشتن زندگی سالم نیاز شدید به روابط اجتماعی دارد.
عوامل زیادی در کنترل خشم تاثیر دارد مثلا بی عدالتی، مشکلات خانوادگی و اقتصادی، افزایش جمعیت، تبعیض، مسائل روانی، استرس و اضطراب، بیکاری، آلودگی هوا، ناامیدی و….
هیچ واقعه ای را نباید قطعه ای دید خشونت ها همانند سایر رویدادهای زندگی بشر، نمایشگر یکسری اتفاقات درهم تنیده هستند مسائل گوناگون را باید در نظر داشت. حتی لباس پوشیدن ما در ایجاد خشونت تاثیر دارد.
دلیل خشونت خیابانی چیست؟
چه طور روحیه صبر و بردباری و حلم را می توان رواج داد؟
هر اتفاقی برای ایجاد، نیاز به یکسری عوامل دارد، از طرف دیگر باید مانعی نیز وجود نداشته باشد. در این پدیده هم، علل فردی (عوامل مربوط به بدن و روان فرد اختلالات پارانوئیدی و..)، علل خانوادگی(پایه های تربیتی و…)، علل اجتماعی نقش دارند.
بعضی افراد هیچ راهی برای حل مسئله در مواجهه با مشکلات ندارند و فقط با داد زدن می خواهند مسئله را مسکوت کنند.
به منظور پیشگیری، آموزشهای اولیه باید در خانواده اتفاق بیفتد یعنی بجای داد و فریاد باید راهی برای حل مشکل پیدا کنیم.
باید منطقی باشیم و با گفتگو بخواهیم، مشکلات را حل کنیم.
وقتی در خانواده یاد گرفتیم در صحنه اجتماع آن وقت می توانیم آن را تکرار کنیم.
خشونت می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد.
جنبه فیزیکی آن، بیشتر در آقایان است
جنبه کلامی آن، بیشتر در خانم ها اتفاق می افتد
احساس تبعیض، ناکامی می آورد و حال فرد را خراب می کند و ناکامی خشونت ایجاد می کند. لذا تبعیض باید برطرف بشود
نکته مهم:هر جا تفاوت باشد تبعیض نیست. باید این را یاد بگیریم.
گاهی قوانین تبعیض ندارند ولی خوب اجرا نمی شود.
احساس محدودیت ها و….. باعث خیلی از خشونت ها می شود.
در هر جامعه یکسری شعار رسمی و غیر رسمی است شعارها، جمله هایی هستند که تکرار می شود و برای مردم رفتار ایجاد می کند.
این شعارها، خیلی وقتها در قالب نصیحت به دیگران توصیه می شوند.
مثلا: بکش تا کشته نشی(شعار رسمی)
شیطو نه می گوید بزن تو سرش(شعار غیر رسمی)
اگر به او راه بدهیم پر رو می شود مسئول پیشگیری از پر رو شدن آدمها نیستیم
نکته مهم: این اشتباه است اولین نظریه باید این باشد شاید عجله دارد بهتر است به او راه بدهیم. انشاالله خدا مشکل او را حل کند.
این ها را باید تکرار شود در رادیو، تلویزیون، رسانه، لالایی مادر ها، تعامل با بچه ها، کلیپ ها، دیوار نویسی ها. ما باید شعار های مربوط به صبر و مهربانی را ترویج دهیم.
رفتار خشن و رفتار پر خطر، نباید ترویج پیدا کند لایی کشیدن نباید در جامعه ترویج پیدا کند. خیلی از این مسائل، شعار در ذهن ما شده است. حالا چه رسمی، چه غیر رسمی، چه برای آن کلمه نداشته باشم. حتی اگر با صدای بلند در رابطه آن صحبت نکنم.
مباحث روانشناسی شناختی، نشان داده است بسیاری از حرف ها و اعتقادات بدون صدا تکرار می شود چه خودمون با خودمون، چه در رفتارمون، چه به صورت پنهان در گفتگو با دیگران.
اینها را باید شناخت و پیدا کرد مثلا با دور بین مخفی.
یعنی افراد در مقابل اتفاقات و رفتارهای غیر منتظره چه رفتاری را از خود نشان می دهند.
بحث شعار سازی و گره زدن شعار ها با شعور ها، تبدیل کردن آن به رفتار و آگاه کردن افراد از شعار و افکار که در ذهنشان ربط بدل می شود با خودشون یا دیگران، بسیار مبحث مهم است که باید به آن متخصصان توجه کنند.
آموزش های رسمی و غیر رسمی در این بحث خیلی می تواند کارساز باشد.
خشونت خانگی بدتر از خشونت های اجتماعی است چون تعداد و سطح آن وسیع تر است و پنهان تر است و وقتی کار به نیروی انتظامی و دادگاه می رسد ما متوجه می شویم.
آموزشهای مربوط به زوجین بهتر است قبل از ازدواج صورت بپذیرد.
خشونت خانگی و اجتماعی به یکدیگر ربط دارند.
عوامل مختلف فردی و خانوادگی و اجتماعی ایجاد کننده این مشکل هستند
سیستم جامعه ما باید قوانین بسیار کارآمد داشته باشد. قانون باید کارآمد باشد مثلا فرد را باید به روشهای مستقیم و غیر مستقیم، مجبور کنند تا دوره های مهارت های زندگی را یاد بگیرد یا مشاوره برود.
سوال: اگر طرف مقابل، علائم عصبانیت دارد برخورد ما چگونه باید باشد؟
سواد افراد در زمینه های مختلف باید افزایش یابد تا جامعه به سمت ارتقاء سلامت کامل پیش برود.
از تاریکی به سمت روشنایی، به سمت خورشید، پنجره ای باز می کنیم، به سمت حقیقت.
راهی که ما را به آفتاب می رساند، سلام زندگی.