شخصی از حکیمی پرسید انسان دانا چه خصوصیتی دارد ؟
حکیم گفت :
انسان دانا شادی اش در چهره واندوه او، در دلش پنهان است.
همت وپشتکارش بلند وسکوتش فراوان و وقتش با کار پراست. خوش اخلاق و نرم خوست .
از کسی درخواست بی مورد ندارد آبرویش چون یخ جامداست که درخواست، آنرا قطره قطره ذوب می کند باید دقت کند آن را نزد چه کسی فرو می ریزد.
انسان دانا از ستودن زیاد پرهیز دارد زیرا نوعی چاپلوسی است,و باعث فریب می شود .
تحقیر کردن را هم درماندگی وحسادت می داند .
غیبت را تلاش نا توانان می داند و هرگز بخاطر سود و زیان دروغ نمی گوید.
او دائما به عیب خود می نگرد تا از عیب جویی دیگران بازماند زیرا بدترین عیب آن است که چیزی را که در خود داری بر دیگران عیب شماری .
انسان دانا می داند که عاقبتش در گرو اعمال خود اوست .
با بردباری وصبر به بلند همتی می رسد .
ما را حقی است که باید به ما داده شود ، وگرنه برای گرفتن آن با تلاش و دشواری ها آنرا به دست خواهد آورد .
سعی می کند پله های ترقی را یکی یکی طی کند وخود را به اوج خوشبختی وکمال رساند.
با شکست نه تنها مایوس نمی شود بلکه مانند توپ هر چه محکم زمین بخورد بالاتر می رود.
آری زندگی، زمین خوردن ها و ایستادن های استوار پی در پی دارد . برنده کسی است که هرگز ناتوان ونا امید نشود.
او می داند که علم بدون عمل مانند تیر انداز بدون کمان است . علم وعمل پیوندی نزدیک به هم دارند.
به سخنی که از دهان کسی خارج می شود گمان بد نمی برد چرا که برای آن برداشت نکویی نیز می توان داشت .
هرگز جدال نمی کند زیرا از آبروی خود بیمناک است.
از آنچه انجام دادنش را بردیگران نمی پسندد ، می پرهیزد.
کار اندکی را که تداوم دهد از کاربسیاری که ناتمام گذارد نیکوتر می داند.
به کارهای گوناگون نمی پردازد زیرا پیروزو موفق نخواهد شد .
می داند که خدا عقل را به انسان نداد جز انکه روزی او را با کمک عقل نجات بخشید .
به تقوا اهمیت می دهد چون در راس همه ارزش های اخلاقی است
در مصیبت و ناراحتی یا چون آزادگان شکیباست یا چون ابلهان خود را به فراموشی می زند.
مرگ در نظر او بهتر از تن به ذلت دادن وبه اندک ساختن بهتر از دست نیاز به سوی مردم داشتن است .
از اهمیت سخن همین بس که چه بسا سخن که از حمله مسلحانه کارگرتر است و چه بسا سخنی که نعمتی را طرد ویا نعمتی را جلب می کند .
خود را هماهنگ می کند در اخلاق و رسوم مردم تا ایمن بماند از دشمنی و کینه های آنان .
تلاش می کند ارزش خویش را از دست ندهد چون بزرگی خاندانش او را سودی نخواهد رساند .
در تربیت خویش همان بس که از آنچه بر دیگران نمی پسندد دوری می کند .
کار نیک هر مقدار باشد کوچک نمی شمارد .
به دو خصلت اعتماد نمی کند : تندرستی و توانگری
پایان لذت ها و برجای ماندن تلخی ها را فراموش نمی کند .
شهری را بهتر می داند که پذ یرای او باشد .
تلاش می کند آنقدر خوب باشد که خوبان را با او بسنجند .
خود را گرامی می دارد تا هوا و هوس را خوار شمارد.
نهان خود را اصلاح می کند زیرا مطمئن است خدا آشکارش را نیکو می گرداند .
به دیگران سود می رساند . معتقد است خداوند نعمت های خاصی را به بخشندگان عطا کرده تا آنگاه که می بخشند در دستشان است ولی هرگاه از بخشش دریغ کنند نعمت ها را از ان ها گرفته وبه دیگری خواهد داد.
بخشنده است اما زیاده روی نمی کند در زندگی حسابگر است اما سخت گیر نیست .
نیکو کار از کار نیکش بهتر و بدکار از کار بدش بدتر است .
تلاش می کند که ناتوان وفقیر نباشد چون انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است .
از حوادث روزگار پند می گیرد و راه درست پیشینیان را می پیماید .
از هر چیزی نمی ترسد زیرا همواره باید در حال عقب نشینی باشد .
نزدیکانش را وا نمی گذارد تا بیگانگان پذیرای آنان شوند .
به کسی که راه نیکو سخن گفتن به او آموخته لاف سخنوری نمی زند .
هرگز مالی را به گناه جمع نمی کند زیرا وارثان اگر در راه خدا بخشش کنند با آن وارد بهشت شده و او وارد جهنم خواهد شد که حسرت بزرگی می باشد .
انسان دانا چیز اندک که با اشتیاق تداوم یابد را بهتر از فراوانی که رنج آور است می داند .
به کسی که او را نخواهد گرایش نمی یابد زیرا سبب خواری اوست .
روزی را دو قسم می داند : آن که تو را می جوید و آن که تو آن را می جویی .
از دوستی که انسان را به زحمت اندازد و دچار مشکلات کند دوری می نماید .
تلاش دارد دوستانش را از دست ندهد تا جزء ناتوانان نباشد .
صدقه دادن را داروی ثمر بخش می داند .
اگر به دشمن دست یافت بخشیدن اورا شکرانه پیروزی اش قرار می دهد .
هر فریب خورده ای را سرزنش نمی کند .
ترس با نا امیدی و شرم با محرومیت همراه است ، فرصت ها چون ابرها می گذرند ، پس فرصت های نیک را غنیمت می شمارد .
زمانیکه می بیند خداوند انواع نعمت ها را به او می رساند در حالیکه معصیت کار است ، می ترسد .
خداوند چنان پرده پوشی کرده که می پندارد اورا بخشیده است .
جدال و نزاع را عادت خود قرار نمی دهد چون باعث می شود از شک و دودلی وگمان بیرون نرود .
به امید بهروزی وموفقیت وشادکامی شماعزیزان