یکی از مهارتها و مقابله های بسیار موثر و مهم، مهارت حل مسئله است. مهارت حل مسئله، به صورت منظم و گام به گام، به شما کمک می کند تا بتوانید تفکر صحیح و سالمی نسبت به مشکل داشته باشید و به گونه ای فکر کنید که بتوانید مشکل و مسئله زندگی خود را به درستی حل کنید.
مهارت حل مسئله عبارت است از فرآیند شناختی (ذهنی) و رفتاری که توسط فرد اداره می شود و به او این امکان را می دهد که بتواند مشکل و مسئله زندگی روزمره خود را بشناسد و برای آن راه حل های مناسب ارائه دهد. مهارت حل مسئله، فرایندی است ارادی، منطقی، آگاهانه، هدف مند و فعال.
مهارت حل مسئله دارای اصول و چارچوب منظم و خاصی است که شامل:
۱-آمادگی برای حل مسئله
وقتی دچار مشکل می شوید، چه واکنشی نشان می دهید؟
یکی از مهم ترین و اساسی ترین مراحل حل مسئله، مرحله نخست آن است که همان آمادگی برای حل مسئله است که به آن مرحله پذیرش مشکل نیز می گویند. مهم ترین موضوع در مهارت حل مسئله آن است که شخص دیدگاه و نگرش صحیحی نسبت به حل مشکل داشته باشد. فقط در صورتی مهارت حل مسئله، ادامه می یابد که فرد بپذیرد، مشکل و مسئله در زندگی امری طبیعی است و او هم در زندگی با مشکلی رو به رو شده است و باید سعی کند مشکل به وجود آمده را از سر راه زندگی خود بردارد. بسیاری از افراد با آن که از توان تفکر، استدلال و منطق بسیار بالایی برخوردار هستند، با این حال به دلایل زیاد از جمله برخورد هیجانی و احساسی با مشکل، در همین اولین مرحله حل مسئله دچار مشکل شده و از فرایند حل مسئله منحرف می شوند.
مهم این است که در این مرحله، فرد بپذیرد که مشکل رخ داده است و حالا که مشکل وجود دارد، چه کار می خواهد بکند. مهم است که در این مرحله، فرد صبر و حوصله داشته باشد و آرامش خود را از دست ندهد.
۲-تعریف دقیق مشکل:
پس از آن که فرد به این نتیجه رسید که با مشکل رو به رو شده است و بهتر است آن را حل کند وارد مرحله دوم حل مسئله می شود و آن تعریف مشکل است. زیرا برای آن که بهتر بتواند راه حل صحیح را بیابد باید بتواند به طور صحیح و درست و دقیق مشکل را تعریف کند.
بسیاری از مشکلاتی که در زندگی ما وجود دارد به صورت های مختلف با یکدیگر تداخل دارند. مهم است که فرد بتواند تشخیص دهد دقیقا چه نوع مشکلی اساسی تر است.
اگر نتوانید مشکل را به صورت دقیق تعریف کنید نمی توانید برای آن راه حل های مناسب پیدا کنید.
۳-تولید راه حل های زیاد
در این مرحله، بسیار مهم است که بتوانید راه حل های متعدد و فراوانی به دست آورید. اصل اساسی در این مرحله آن است که “کمیت، کیفیت می آفریند”.
چگونه می توان برای مشکل مورد نظر، راه حل های زیاد به دست آورد؟
تکنیک بارش فکری، به ما کمک می کند تا راه حل های زیاد به دست آوریم. منظور از تکنیک بارش فکری، آن است که هر راه حلی را که به ذهن تان می رسد، بدون سانسور به روی کاغذ بیاورید. به این ترتیب، چنان چه فرد راه حل های خوب یا بد، سالم یا ناسالم همه را به روی کاغذ آورد، حتی اگر نیمی از راه حل ها نامناسب باشند، نیم دیگر آن ها مفیدند که به شما کمک می کند تا بتوانید مشکل خود را حل کنید.
۴-ارزیابی راه حلها و انتخاب بهترین راه حلها
پـس از آن کـه توانسـتید راه حلهـای متعـدد بـه دسـت آوریـد، حـال، شروع بـه ارزیابـی و اولویـت بنـدی راه حـل هـا کنیـد.
برای ارزیابی و اولویت بندی هر راه حل، از خود بپرسید
- آیا این راه حل به من صدمه می زند؟
- آیا این راه حل به دیگری صدمه می زند؟
- آیا این راه حل خالف استاندارهای اخلاقی و اجتماعی است؟
- آیا میتوانم به نزدیکانم بگویم که چنین کاری کرده ام؟
- آیا این راه حل عملی است؟
اگـر جـواب پاسـخ سـه سـوال اول، بلـی و جـواب دو سـوال آخـر خیـر اسـت، آن راه حـل مفیـد نیسـت. بـه یـاد داشـته باشـید از مـوارد پنـج گانـۀ بـالا، حتـی اگـر یـک مـورد دلالـت بـر مـضر بـودن راه حـل داشـته باشـد، آن راه حـل حـذف می شـود. حال پس از آن که راه حلها یک به یک ارزیابی شد، فهرستی از راه حلهای مفید تهیه می شود و یکی از آن موارد که با این روش مفیدترین و موثّرترین راه حل به نظر میرسد، برای اجرا انتخاب می شود.
۵-اجرا و بازبینی راه حل ها
تـا ایـن مرحلـه، تـمام کوشـشهای حـل مسـئلۀ شمـا متمرکـز بـر پیـدا کـردن راه حـل بـود، حـال بایـد وارد اجــرا شــوید. در ایـن مرحلـه برای اجرای راه حـل مفیـد، باید اطلاعـات مـورد نیـازرا جمع آوری کنید و برنامه ریـزی و زمان بنـدی دقیقی داشته باشید. بـه یـاد داشـته باشـید بهتریـن راه حـل، در صورتـی کـه بـه عمـل درنیایـد، فایـده ای نخواهـد داشـت.
مهارت حل مسئله با رویکرد معنوی:
تحقیقـات مکـرراً نشـان داده اسـت، افـرادی کـه اعتقـادات دینـی- معنـوی دارنـد، بـه صـورت متفاوتـی بــه فرآینــد حــل مســئله می پردازنــد. اگــر چــه آنــان از هـمـان اصــول اســتفاده میکننــد و هـمـان مراحــل را طــی می کننــد، ولــی ماهیــت اعتقــادات دینــی- معنــوی آنــان، کیفیــت مهــارت حــل مســئله را تغییــر می دهـد و چنیـن تغییـری موجـب غنـای حـل مسـئلۀ آنـان میشـود. نتیجـۀ چنیـن وضعیتـی آن اسـت کـه نهایتـاً تـوان حـل مسـایل و مشـکلات زندگـی در آنـان بسـیار قوی تـر و غنی تـر اسـت.
حــل مســئله بــا رویکــرد معنــوی، فرآینــدی چنــد بعــدی اســت کــه فقــط محــدود بــه اعـمـال و رفتارهــای دینــی- معنــوی (ماننــد نیایــش، نـمـاز، دعــا، رفــتن بــه امــکان مقـدس و …) نمی شـود، بلکـه بـه صورتـی جامـع و وسـیع کلیـۀ ابعـاد انسـان را در بـر می گیــرد، از جملــه نگــرش فــرد نســبت بــه مشــکل، ابعــاد هیجانــی و احساســی فــرد، جسـتجوی راه حلهـای سـالم، جسـتجوی معنـا در مشـکل پیـش آمـده، توانایـی مدیریـت موقعیت هــای مســئله دار بیــن فــردی، شــخصی یــا اجتماعــی.
فرآینـد حـل مسـئله بـا رویکـرد معنـوی، متأثـر از نظـام جهت گیـری دینـی- معنـوی فـرد اسـت. بـرای آن کـه بیشتـر بـا تأثیـر ایـن مفهـوم در حـل مسـایل زندگـی آشـنا شـوید، ابتـدا بـه نظـام جهت گیـری و ســپس نظــام جهت گیــری دینــی- معنــوی می پردازیم.
نظام جهت گیری
منظور از نظام جهت گیری، چارچوبی است که نگاه فرد را به جهان و مسایل پیرامون آن شکل میدهد. چنین چارچوبی، تفسیر فرد از جهان و موقعیت ّ های مربوط به آن را به شدت تحت تأثیر خود قرار میدهد. نظــام جهت گیــری، تعییــن کننــدۀ ارزشهــا، باورهــا، عادتهــا و همچنیــن شــخصیت فـرد می باشـد. چنیـن چارچوبـی، نـگاه فـرد نسـبت بـه مشـکلات، معنـای آن و راه هـای مقابلـه بـا آنهـا را نیـز تعییـن میکنـد. بــه عبــارت ســاده تر میتــوان گفــت، هــر انســان، چشــم اندازی نســبت بــه جهــان و مســایل و مشـکلات آن دارد و از طریـق چنیـن چشـم اندازی اسـت کـه معنـا و مفهـوم رویدادهـا مشـخص میشـود. همیـن چشـم انداز اسـت کـه معنـای یـک اتفـاق واحـد را بـرای انسـانهای مختلـف، متفـاوت می کنـد.
نظام جهت گیری دینی- معنوی
در نظـام جهت گیـری دینـی- معنـوی، نـگاه فـرد نسـبت بـه جهـان و مسـایل پیرامـون آن، متأثـر از دیــن و معنویــت اســت. تفســیری کــه چنیــن فــردی از رویدادهــای زندگــی می کنــد، متأثــر از اعتقــادات معنـوی و دینـی وی اسـت. در چنیـن شرایطـی، رویدادهـای زندگـی، فقـط حـوادث معمولـی و تصادفـی نیسـتند کـه بـدون هیـچ علـت و پیامـی باشـند، بلکـه هـر آن چـه در زندگـی یـک انسـان رخ میدهـد، هدفمنـد و دارای مفهـوم و پیامـی اسـت.
افرادی که نظام جهت گیری دینی- معنوی دارند، معتقدند:
- خداونــد داناســت و صــلاح انســان را بهـتـر از وی تشــخیص میدهــد. بــه همیــن دلیـل، در اتفاقاتـی کـه بـرای وی مـی افتـد خیـر و مصلحتـی نهفتـه اسـت.
- خداونـد در همـه حـال، همـراه و یـاور انسـان اسـت و در سـختیها بـه او کمـک میکنــد.
- خداونـد بخشـنده و مهربـان اسـت و بـه هنـگام سـختیها در کنـار انسـان اسـت و او را بـه روشـنی و سـعادت هدایـت میکنـد.
- ســختیها، مشــکلات، مصیبتهــا و موانــع، دارای هــدف، منظــور و معنــای خاصی انــد.
- خداونـد بـه انسـان تـوان و ابـزار حـل مشـکلات و مسـایل زندگـی را داده اسـت و بـه او کمـک میکنـد تـا صـلاح را از خطـا تشـخیص دهـد.
تأثیـر دیـن و معنویـت، فقـط در کسـب آرامـش نیسـت بلکـه گرایـش متفاوتـی در حـل مسـئله فراهـم میکنـد و سـبکهای خاصـی را بـه وجـود مـیآورد کـه در ایـن جـا بـه آن پرداختـه میشـود
سبکهای حل مسئله با رویکرد معنوی
معنویـت- مذهـب، تأثیـری شـگرف بـر فرآینـد حـل مسـئله دارنـد. از قدیـم مـردم بـه صـورت گستـرده از چنیـن روشهایـی اسـتفاده می کردنـد و بـرای مـا کـه در فرهنـگ مذهبـی و معنـوی زندگـی کرده ایـم، بســیار بدیهــی و آشــنا اســت.
سبکهای مرسوم حل مسأله با رویکرد معنوی عبارتند از:
- حل مسئلۀ اشتراکی
- حل مسئلۀ تفویضی
- حل مسئلۀ خود راهبری شده
در این جا، به هریک از موارد فوق به صورت گذرا پرداخته میشود:
- حل مسئلۀ اشتراکی:
در حـل مسـئله اشـتراکی، فـرد معتقـد اسـت کـه بایـد بـه صـورت فعالانـه ای در جهـت حـل مشـکل خـود تـلاش و کوشـش کنـد و خداونـد نیـز در ایـن جریـان بـه او کمـک و یـاری خواهـد کـرد. بـه عبـارت دیگـر، فـرد بـاور دارد کـه “از او حرکـت و از پـروردگار برکـت”. حـل مسـئلۀ اشـتراکی بـا تـوکّل بـه خداونـد، بسـیار نزدیـک اسـت. در ایـن سـبک، فـرد بـه حـل مسـئله می پـردازد؛ ولـی بـا ایـن اعتقـاد کـه خداونـد بهتریـن صـلاح و قسـمت را بـرای او در نظـر گرفتـه اسـت
- حل مسئلۀ تفویضی:
در ایـن نـوع حـل مسـئله، فـرد راضـی بـه رضـای خداونـد اسـت و کار را بـه خداونـد کریـم واگـذار میکنـد. در ایـن نـوع حـل مسـئله، فـرد منتظـر می مانـد تـا خداونـد مصلحـت خویـش را بـه وی نشـان دهـد. بـه چنیـن برخـوردی “تفویـض” گفتـه میشـود کـه معمـولا بـرای مشـکلات پیچیـده ای کـه مدیریـت آن از دسـت انسـان خـارج اسـت بـه کار می آیـد. در شرایطـی کـه انسـان اختیـاری بـر امـور زندگـی خـود نـدارد، از تفویـض و واگـذاری امـور بـه خداونـد اسـتفاده میکنـد.
- حل مسئله خود راهبری شده:
در ایـن نـوع حـل مسـئله، فـرد معتقـد اسـت خداونـد بـه او عقـل سـلیم، منطـق و تفکـر داده اسـت و وظیفـۀ اوسـت کـه مسـایل و مشـکلات خـود را حـل کنـد. در ایـن نـوع سـبک حـل مسـئله، اگـر چـه فـرد معتقـد اسـت کـه بـرگ از درخـت نمی افتـد مگـر بـه اذن خداونـد، ولـی بـاور دارد کـه در بیشتـر مشـکلات و سـختیهای معمـول و شـایع، خداونـد بـه صـورت مسـتقیم وارد عمـل نمی شـود.
نکتۀ مهم: هریـک از سـبک های حـل مسـئلۀ معنـوی بـرای موقعیتهـای خاصـی در زندگـی مهـم و اساسـی هسـتند. شـخص بایـد بـه درسـتی دریابـد کـه در کـدام شرایـط و موقعیـت زندگـی، از کـدام یـک از سـبک های حـل مسـئلۀ معنـوی اسـتفاده کنـد
در ایـن قسـمت، بـه تفصیـل بـه مهـارت حـل مسـئلۀ معنـوی پرداختـه میشـود.
مهارت حل مسئلۀ معنوی
مهــارت حــل مســئلۀ معنــوی، دارای هــمان اصــول و مراحــل حــل مســئلۀ معمولــی اســت، بــا ایــن تفاوت کـه دیـدگاه معنـوی و مذهبـی فـرد مسلط برکلیه مراحل حـل مسـئله وی است. ویژگی این حل مسئله، ارتبـاط بـا وجـود متعالـی و اسـتفاده از منابـع معنـوی اسـت. فرد بـا توجـه بـه موقعیتهـای مختلـف از منابـع معنـوی مختلفـی اسـتفاده می کند از جملـه تـوکّل، تفویـض، صبـر، بخشـش، رضـا و سـایر منابـع.
مراحل حل مسئله معنوی شامل:
۱-آمادگی
هنگامـی کـه فـرد در زندگـی خـود دچـار مشـکل شـود، بـا اسـتفاده از دعـا، نیایـش، نـماز، راز و نیـاز بـا پـروردگار، یـاد و ذکـر خداونـد و … خـود را آرام می کنـد، بـه رحمـت و حکمـت خداونـد معتقد اسـت و باور دارد هیـچ چیـز در جهـان بی جهـت و بی علت نیسـت. پس در مشـکلی که در زندگـی او رخ داده نیز حکمت ّ و مصلحتـی وجـود دارد کـه اگـر درسـت فکـر کنـد، متوجـه آن خواهـد شـد. در چنیـن شرایطی، به مشـکل و مسـئله، بـه عنـوان موضوعـی خطرناک، فاجعه نگاه نمی کند ، بلکه با خود فکر می کند که الان فقط شرایط جدیدی اسـت کـه او را بـه چالـش می کشـد و تـوان او را می آزمایـد و در ایـن آزمایـش، او بایـد سربلنـد بیـرون آیـد. از آن جایـی کـه موقعیـت پیـش آمـده نـه بـه عنـوان خطـر، بلکـه به عنـوان نوعـی زمینـۀ رشـد و بالندگـی در نظر گرفتـه میشـود و فـرد آرامـش خـود را نیز دارد، با حداکثر تـوان و با روحیۀ مثبت و تلاش، اقـدام به رویارویی بـا مشـکل می کنـد. چنیـن برخـوردی حکایـت از آمادگـی کامـل فـرد بـرای ورود بـه مرحلـۀ بعـدی اسـت.
۲-تعریف دقیق مسئله
یکـی از ویژگی هـای مهـم حـل مسـئله معنـوی آن اسـت کـه بـه مسـئله فقـط از دیـدگاه خـود و نفـع شـخصی نـگاه نمی شـود، بلکـه فـرد بـه فراتـر از خـود می اندیشـد. مسـئله در قالـب رشـد، تعالـی، کـمال و دســتیابی بــه اهــداف معنــوی تعریــف می شــود. ایــن ویژگــی، بــه خصــوص در مشــکلات بیــن فــردی، تفـاوت خـود را بـا حـل مسـئلۀ معمولـی بـه خوبـی نشـان می دهـد. در حـل مسـئلۀ عـادی، فـرد در پـی آن اســت کــه مشــکل خاصــی کــه پیــش آمــده را تعریــف کنــد و دقیقــاً بــرای خویــش روشــن کنــد کــه مشـکل چیسـت. در حـل مسـئلۀ معنـوی، نـگاه بـه مشـکل بـه گونـه ای اسـت کـه فـرد از سـطح شـخصی و فـردی خویـش بیـرون رفتـه و بـه منافـع جمعـی توجـه دارد. در ایـن جـا او راحت تـر میتوانـد طـرف یـا طرف هـای مقابـل خـود را درک کنـد، بفهمـد و مشـکل را در یـک زمینـۀ بیـن فـردی تعریـف کنـد، زیـرا در ایـن جـا هـدف فقـط آن نیسـت کـه مشـکل حـل شـود و وی از ایـن گرفتـاری بیـرون آیـد، بلکـه هـدف آن اسـت کـه بتوانـد در جریـان حـل مشـکل بـه رشـد و تعالـی دسـت یابـد.
۳- تولید راه حل
در ایـن مرحلـه، بسـیار مهـم اسـت کـه فـرد بتوانـد راه حل هـای متعـدد و فراوانـی بـه دسـت آورد. کسب آرامش عمیق به علت اسـتفاده از منابـع معنـوی و همچنیـن مثبت اندیشـی کـه در مرحلـۀ اول بـه دسـت آمـده، بـه فـرد ایـن امـکان را می دهـد کـه بـا ذهـن بـاز بـه یافـتن و تولیـد راه حلهـای متعــدد و فــراوان بپــردازد. عــلاوه بــر ایــن، آشــنایی بــا منابــع و متــون مذهبــی و معنــوی، و همچنیــن الگوگیـری از زندگـی معصومـان، بـزرگان، مصلحـان فهرسـت خزانـۀ رفتـاری فـرد را افزایــش میدهــد.
روشهای تولید راه حل با رویکرد معنوی- دینی:
- پرداخـن بـه دعـا و نیایـش، راز و نیـاز بـا خداونـد بـرای دسـتیابی بـه راه حلهـای مفیدتر
- طلــب یــاری و اســتعانت از خداونــد متعــال بــرای نشــان دادن خیــر و صــلاح و راه حلهــای مفیدتــر
- ایمـان بـه لطـف خداونـد کـه بـا یـاری گرفـن از وی، بـرای سـخت ترین مشـکلات زندگـی نیـز راه حلهـای مفیـد بـه دسـت خواهـد آمـد
- کمــک گرفــن از صـبـر، خویشـتن داری و بردبــاری تــا یافــن راه هــای مفیــد حــل مســائل زندگــی
- اتّصال به خداوند و ذکر برای دستیابی به راه حلهای مفید.
به یاد داشـته باشـید در چنین شرایطـی، بسـیاری از افـراد به علت ناتوانی در کاهش احساسـات ناخوشـایند، به شـد ت دچـار تفکرات منفی و ناسـالم می شـوند کـه تـوان فکـری و ذهنی آنان را به شـدت کاهـش می دهد لذا استفاده از دعـا، نیایـش، ذکر احتمال دسـتیابی بـه راه حلهای مفیدتـر، سـالم تر و موثّرتـر را تسـهیل خواهد کرد.
۴-ارزیابی راه حلها و انتخاب بهترین راه حل
در ایـن مرحلـه، فـرد یـک بـه یـک، شروع بـه ارزیابـی راه حلهـای بـه دسـت آمـده از مرحلـۀ قبـل می کنـد. هـمان طـور کـه قبـلا گفتـه شـد، در حـل مسـئلۀ معنـوی، فـرد فقـط بـه منافـع شـخصی و یـا فقـط بـه منافـع مـادی خـود فکـر نمی کنـد. بـه عبـارت دیگـر، در ایـن جـا فقـط تحلیـل سـود و زیان بـرای وی مـد نظر نیسـت، بلکـه مهـم ایـن اسـت کـه راه حلهـای بـه دسـت آمـده، باعـث ضرر و زیـان بـه دیگـران نشـود.
۵-اجرا و بازبینی راه حل ها
در فرآینـد حـل مسـئله معنـوی، بـه هنـگام اجـرای راه حـل انتخـاب شـده، مـواردی را در نظـر میگیـرد کـه عـلاوه بـر مصالـح خـودش، بـه مصالـح دیگـران هـم توجـه شـده باشـد. عـلاوه بـر ایـن، چنـان چـه در اجـرای راه حـل مـورد نظـر، بـا شکسـت رو بـه رو شـود و یـا نتوانـد مشـکل را از سر راه زندگـی خـود بـردارد؛ بـه انـدازه ای کـه سـایر افـراد دچـار ناکامـی و سرخوردگـی، ناامیـدی و احساسـات منفـی می شـوند، نخواهـد شـد. در چنیـن مـواردی، حتـی شکسـت نیـز پیـام خاصـی بـرای شـخص دارد و سـعی می کنـد در آن معنـا و مفهـوم جدیـدی بیابـد. چنیـن روحیـه و نگرشـی باعـث می شـود کـه در صـورت مفیـد نبـودن راه حـل اول، فـرد بـه راه حلهـای دیگـر بپـردازد تـا آن جـا کـه بتوانـد مشـکل خـود را حـل کنـد.
نکته مهم: در مهــارت حــل مســئلۀ معنــوی، فــرد بــه مســئله بــه عنــوان موقعیتــی می نگــرد کــه زمینــه ای را بــرای رشــد و کــمال وی فراهــم می کنــد.